چه مهمانان بی دردسری هستند مردگان
نه به دستی ظرفی را چرک می کنند
نه به حرفی دلی را آلوده
تنها به شمعی قانعند
و اندکی سکوت…
حسین پناهی
.
.
.
درختان می گویند بهار
پرندگان می گویند ، لانه
سنگ ها می گویند صبر
و خاک ها می گویند مصاحب
و انسان ها می گویند «خوشبختی»
امّا همه ی ما در یک چیز شبیهیم ،
در طلب نور !
ما نه درختیم
و نه خاک .
پس خوشبختی را با علم به همه ی ضعف هامان در تشخیص ،
باید در حریم خودمان جستجو کنیم …
حسین پناهی
.
.
.
کهکشانها کو زمینم؟
زمین کو وطنم؟
وطن کو خانه ام؟
خانه کو مادرم؟
مادر کو کبوترانم؟
من گم شدم در تو یا تو گم شدی در من ، ای زمان؟…
حسین پناهی
.
.
.
در انتهای هر سفر
در آیینه
دار و ندار خویش را مرور می کنم
این خاک تیره این زمین
پاپوش پای خسته ام
این سقف کوتاه آسمان
سرپوش چشم بسته ام
اما خدای دل
در آخرین سفر
در آیینه به جز دو بیکرانه کران
به جز زمین و آسمان
چیزی نمانده است
گم گشته ام ‚ کجا
ندیده ای مرا ؟
حسین پناهی
.
.
.
نیم ساعت پیش ،
خدا را دیدم قوز کرده با پالتوی مشکی بلندش
سرفه کنان در حیاط از کنار دو سرو سیاه گذشت
و رو به ایوانی که من ایستاده بودم آمد ،
آواز که خواند تازه فهمیدم ،
پدرم را با او اشتباهی گرفته ام !
حسین پناهی
.
.
.
ما چیستیم ؟!
جز ملکلولهای فعال ذهن زمین ،
که خاطرات کهکشان هارا
مغشوش میکند!
حسین پناهی
.
.
.
بی تو
نه بوی خاک نجاتم داد
نه شمارش ستاره ها تسکینم
چرا صدایم کردی
چرا ؟
سراسیمه و مشتاق
سی سال بیهوده در انتظار تو ماندم و نیامدی
نشان به آن نشان
که دو هزار سال از میلاد مسیح می گذشت
و عصر
عصر والیوم بود
و فلسفه
حسین پناهی
.
.
.
و رسالت من این خواهد بود
تا دو استکان چای داغ را
از میان دویست جنگ خونین
به سلامت بگذرانم
تا در شبی بارانی
آن ها را
با خدای خویش
چشم در چشم هم نوش کنیم
حسین پناهی
.
.
.
شب در چشمان من است
به سیاهی چشمهایم نگاه کن
روز در چشمان من است
به سفیدی چشمهایم نگاه کن
شب و روز در چشم های من است
به چشمهایم نگاه کن
پلک اگر فرو بندم
جهانی در ظلمات فرو خواهد رفت
حسین پناهی
.
.
.
به من بگویید
فرزانه گانِ رنگ بوم و قلم
چگونه
خورشیدی را تصویر می کنید
که ترسیمش
سراسر خاک را خاکستر نمی کند ؟
حسین پناهی
.
.
.
انسانم !
ساکت ، چون درخت سیب !
گسترده ، چون مزرعه ی یونجه !
و بارور ، چون خوشه ی بلوط !
به جز خداوند ،
چه کسی شایسته ی پرستش من خواهد بود ؟!
حسین پناهی






تاریخ : چهارشنبه 91/10/27 | 12:56 صبح | نویسنده : ناصر | نظرات ()

چنان از خدا بترس که گویا او را می بینی و اگر تو او را نمی بینی او تو را می بیند.
اصول کافی، ج 3، ص 110
.
امیرالمؤمنین علیه السلام می فرمود: بهترین عبادت عفت است.
اصول کافی، ج 3، ص 125
.
خداوند متعال فرموده است: بنده من با چیزی محبوب تر از انجام واجبات به من دوستی نکند.
اصول کافی، ج 3، ص 129
.
عبادت کنندگان سه دسته اند: گروهی خدای متعال را از ترس عبادت کنند و این عبادت بردگان است، گروهی خدای متعال را به طمع ثواب عبادت کنند و این عبادت مزدوران است. دسته ای خدای متعال را برای دوستیش عبادت کنند و این عبادت آزادگان و بهترین عبادت است.
اصول کافی، ج 3، ص 131
.
اهل دوزخ از این رو در دوزخ جاودان باشند که نیت داشتند اگر در دنیا جاودان باشند همیشه نافرمانی خدا کنند و اهل بهشت از این رو در بهشت جاودان باشند که نیت داشتند اگر در دنیا باقی بمانند همیشه اطاعت خدا کنند. پس این دسته و آن دسته به سبب نیت خویش جاودانی شدند، سپس قول خدای تعالی را تلاوت نمود: بگو هرکس طبق طریقه خویش عمل می کند. فرمود: یعنی طبق نیت خویش.
اصول کافی، ج 3، ص 135 – 136
.
چون خدای تعالی بنده ای را دوست دارد و او عمل کوچکی انجام دهد، خدا او را پاداش بزرگ دهد .
اصول کافی، ج 3، ص 137 – 138
.
سه چیز از علامات مؤمن است: شناختن خدا و شناختن دوستان و دشمنان خدا.
اصول کافی، ج 3، ص 192
.
هر مؤمنی به بلائی گرفتار شود و صبر کند، اجر هزار شهید برای اوست.
اصول کافی، ج 3، ص 146
.
سلیمان دیلمی می گوید: به امام صادق – علیه السلام – عرض کردم فلانی در عبادت و دیانت و فضیلت چنین و چنان است. فرمود: عقلش چگونه است؟ گفتم نمی دانم. فرمود: پاداش به اندازه عقل است.
اصول کافی، ج 1، ص 12
.
عاقل ترین مردم خوش خلق ترین آنهاست.
اصول کافی، ج 1، ص 27
.
پیامبر خدا(ص) فرموده است: ما گروه پیامبران مأموریم که با مردم به اندازه عقل خودشان سخن بگوییم.
اصول کافی، ج 1، ص 27
.
ابن سنان گوید به حضرت صادق – علیه السلام – عرض کردم: مردی هست عاقل که گرفتار وسواس در وضو و نماز می باشد: فرمود چه عقلی که فرمانبری شیطان می کند؟ گفتم: چگونه فرمان شیطان می برد؟ فرمود از او بپرس وسوسه ای که به او دست می دهد از چیست؟ قطعا به تو خواهد گفت از عمل شیطان است.
اصول کافی، ج 1، ص 13






تاریخ : چهارشنبه 91/10/27 | 12:52 صبح | نویسنده : ناصر | نظرات ()

http://s3.picofile.com/file/7509601933/3ali3_ghadimi_17_.jpghttp://s1.picofile.com/file/7509599030/3ali3_ghadimi_8_.jpghttp://s3.picofile.com/file/7509604187/3ali3_ghadimi_27_.jpg






تاریخ : چهارشنبه 91/10/27 | 12:49 صبح | نویسنده : ناصر | نظرات ()

همیشه فکر می کردم چون “گرفتارم” به “خدا” نمی رسم
ولی حالا فهمیدم چون به “خدا” نمی رسم، “گرفتارم”
.
.
.
خدایا
در 2 راهی زندگی ام
تابلوی راهت را محکم قرار بده
نکند که با نسیمی راهم را کج کنم . . .
.
.
.
من خدایی دارم ، که در این نزدیکی است
نه در آن بالاها
مهربان ، خوب ، قشنگ
چهره اش نورانیست
گاهگاهی سخنی می گوید ، با دل کوچک من،  ساده تر از سخن ساده من
او مرا می فهمد ، او مرا می خواند ، او مرا می خواهد …
.
.
.
دلم کـــــــــــمی خدا میخواد…
کمی سکـــــــــــوت…
کمی دل بریدن میخواد…
کمی اشک…
کمی بهت…
کمی آغوش آسمانی
کمی دور شدن از این آدمها…!
کمی رسیدن به خدا…






تاریخ : چهارشنبه 91/10/27 | 12:42 صبح | نویسنده : ناصر | نظرات ()

کفشهایم که جفت میشوند دلم هوای رفتن میکند
من کودکانه بیقرار تو میشوم بی آنکه فکر کنم چه کسی دلتنگ من خواهد شد






تاریخ : چهارشنبه 91/10/27 | 12:39 صبح | نویسنده : ناصر | نظرات ()

http://media.farsnews.com/media/Uploaded/Files/Images/1390/11/22/13901122145804430_PhotoL.jpg






تاریخ : چهارشنبه 91/10/27 | 12:31 صبح | نویسنده : ناصر | نظرات ()

کاریکاتور,کاریکاتور خنده دار,کاریکاتور آمریکا,






تاریخ : چهارشنبه 91/10/27 | 12:27 صبح | نویسنده : ناصر | نظرات ()

کاریکاتور






تاریخ : چهارشنبه 91/10/27 | 12:25 صبح | نویسنده : ناصر | نظرات ()

کاریکاتور






تاریخ : چهارشنبه 91/10/27 | 12:25 صبح | نویسنده : ناصر | نظرات ()

weekly photos 22bahman 17 عکسهای منتخب هفته عکس آنلاین – 22 بهمن 1389






تاریخ : چهارشنبه 91/10/27 | 12:21 صبح | نویسنده : ناصر | نظرات ()
.: Weblog Themes By BlackSkin :.