امروز تو تاکس? الک? ?هو تو چشم بغل دست?م ع?ن بز زل زدم و بعدش ب?مقدمه ازش پرس?دم : شما بود?د ؟ طرف که گ?ج شده بود پرس?د : ... چ?رو من بودم ؟ منم گفتم ه?چ? ... بعدش دماغم رو گرفتم ?عن? طرف چُس?ده ... (((: طرف ... اولش ?ه دو دق?قه منگ بود بنده خدا بعدش ه? با صدا? آروم با خودش م?گفت بو?? نم?اد ... !!! و ه? چپ چپ نگاه من م?کرد ?هو منفجر شد با صدا? بلند به راننده تاکس? گفت : آقاشما بو?? حس م?کن?د ؟ راننده هم ?ه دوتا بو کش?د و ب? ه?چ حرف? پنجره ? طرف خودشو کش?د پا??ن ... و من از ا?نکه خدا منو ا?نقدر روان? آفر?ده ازش کل? تشکر کردم :))))
تاریخ : پنج شنبه 92/9/28 | 9:47 عصر | نویسنده : ناصر | نظرات ()
تاریخ : پنج شنبه 92/9/28 | 8:46 عصر | نویسنده : ناصر | نظرات ()
تاریخ : پنج شنبه 92/9/28 | 4:15 عصر | نویسنده : ناصر | نظرات ()
تاریخ : پنج شنبه 92/9/28 | 4:6 عصر | نویسنده : ناصر | نظرات ()
تاریخ : چهارشنبه 92/9/13 | 3:18 عصر | نویسنده : ناصر | نظرات ()
تاریخ : چهارشنبه 92/9/13 | 3:9 عصر | نویسنده : ناصر | نظرات ()
تاریخ : چهارشنبه 92/9/13 | 2:53 عصر | نویسنده : ناصر | نظرات ()
تاریخ : دوشنبه 92/9/11 | 3:3 عصر | نویسنده : ناصر | نظرات ()
مرد گفت : ??????? ??????
زن جواب داد: ????,????????
مرد جواب داد : ????,????????
و زن مجددا جوابش را داد : ???????? ???????
بنظرتون حق با کیه؟
زن جواب داد: ????,????????
مرد جواب داد : ????,????????
و زن مجددا جوابش را داد : ???????? ???????
بنظرتون حق با کیه؟
تاریخ : یکشنبه 92/9/10 | 10:32 عصر | نویسنده : ناصر | نظرات ()
تاریخ : پنج شنبه 92/9/7 | 10:59 عصر | نویسنده : ناصر | نظرات ()